مادرانه

معجزه بارداری من

سلام دیروز 14 اردیبهشت سال 92 شدیدا استرس داشتم و  همش یه حسی بهم میگفت که باردارم    خیلی دو دل بودم بی بی بذارم یا نه همش با خودم میگفتم مگه میشه با دو بار اقدام    هی خودمو اروم میکردم اما امان از دل من که اروم نمیشد خلاصه یه اس زدم به همسر جان که بی بی   چک بگیر  که مثلا تکلیفم روشن بشه که امروز که میخواستم برم پیش دکی بدونم چیکاره ام  جالب اینجا   بود که اصلا یه روز هم عقب ننداخته بودم  خلاصه همسری ظهر اومد و هی میگفت بی بی رو بذار منم   که .... نداشتم خلاصه با تمام استرس ناهار رو نوش جا کردم حالم خیلی بد  بود   نمیشه توصیفش  کرد ...
18 ارديبهشت 1392

موزه طلا

ا مروز سه شنبه 10 اردیبهشت سال 1392    با بچه های کلاس زبان و تیچر  گرام   رفتیم موزه طلا    یعنی عالی بودطلاها و جواهراتی اونجا بود   مال زمان  هخامنشیها نادر شاه و فتحعلی شاه و قاجار و غیره   همشون زیبا بودن طوری که  فقط دوست داشتی ساعتها نگاهشون کنی    تاج فرح دیبا و الماس دریای نور بزرگترین الماس  جهان  کره زمین که همش از طلا   و الماس  یاقوت و زمرد  درست شده بود  خیلی زیبا بودن وخیلی چیزای دیگه که خارج از توصیف  این گردش چند ساعته خیلی بهمون خوش گذشت ولی امان از   این پا...
10 ارديبهشت 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد